تبريز

ساخت وبلاگ
دو روزي تبريز ماموريت بودم، بجز بازديد و ماموريت اداري، گردش شهر به همت ميزبان، صبح زود و شب دير وقت هم از فرصت استفاده ميکردم که يه چرخي تو شهر بزنم، از ولي عصر گرفته،‌ تا شاه گلي (ايل گلي) يا بازار. سري هم به خوابگاه ولي عصر زدم، با خودم مرور کردم که مثلا سي سال پيش وقتي اينجا  دانشجو بودم، ميتونستم حدس بزنم که 30 سال بعد حسرت گذشته رو ميخورم؟ اون موقع فک ميکردم يه عمر در پيش رو دارم که ميتونم خوب، مستقل و کارامد ظاهر بشم. 

خودم رو که تحليل ميکنم، به اين نتيجه ميرسم که نتونستم و نمي تونم واقعيت را با درصد بالايي درک کنم که بتونم خودم رو باهاش وفق بدم. يه تصويري ارماني در ذهنم ساختم يا برام ساختن، بعد لجوجانه بهش وفادار موندم و هرچقدر هم سرم به سنگ بخوره نمي فهمم که گير از کجاست. 

تبريز مثل قبل زيباست، چه پياده راه ولي عصرش، چه پارک شاهگلي و چه بازار قديمي تبريز و چه حتي مردم خوش پوش و البته متکبر و قدش

+ نوشته شده در  شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:44&nbsp توسط کنجکاو  | 
کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : تبريز, نویسنده : konjkavia بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 5:48